جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ریژک

ریژک

ریژک
عصیان و گناه. (ناظم الاطباء). عصیان و گناه کردن. (آنندراج) (برهان) ، لغزش از جایی. (ناظم الاطباء). از جای فرولغزیدن. (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (برهان) ، تعدی و تجاوز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ریسک

ریسک
احتمال خطر و ضرر فرانسوی سیج خطر، اقدام به امری که احتمال خطری در آن باشد، توضیح: احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار

ریدک

ریدک
پسر، پسرک، جوانک، غلام بچه، برای مِثال ریدکان خواب نادیده مصاف اندرمصاف / مرکبان داغ ناکرده قطاراندرقطار (فرخی - ۱۷۷)، شاد باش و می ستان از ریدکان و ساقیان / ساقیان سیم ساعد، ریدکان سیم ساق (منوچهری - ۶۰)
ریدک
فرهنگ فارسی عمید

رمژک

رمژک
جای لغزیدن، سرازیری که در آن از بالا به پایین سُر می خورند، گناه و لغزش
رمژک
فرهنگ فارسی عمید

ریدک

ریدک
پسر جوان امرد، بی ریش، غلامی که در دربار شاهان و بزرگان به خدمت مشغول بودند
ریدک
فرهنگ فارسی معین

ریسک

ریسک
احتمال خطر، اقدام به کاری که نتیجۀ آن معلوم نبوده و احتمال خطر یا ضرر وجود داشته باشد
ریسک
فرهنگ فارسی عمید