جدول جو
جدول جو

معنی جری

جری
وظیفه، راتبه، برای مثال دور از او وز همت او کاین قدر / از جری ام آیدش اندر نظر (مولوی - ۵۸۹)
تصویری از جری
تصویر جری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جری

جری

جری
عصبانی، جنجالی، مصمم، خس و خاشاک، بالا، سربالایی، آفتابه ی سفالی، ظرف مسین کوچکتر از آفتابه، آفتابه ی کوچک.، آفتابه
فرهنگ گویش مازندرانی

آری

آری
آریایی، نام یکی از ایالات ایران قدیم که شامل خراسان و سیستان امروزی بوده است، نام یکی از طوایف چادر نشین مازندران
آری
فرهنگ نامهای ایرانی