معنی تاهل - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تاهل
تاهل
- تاهل
- زن خواستن و با اهل شدن، ازدواج نمودن زن گرفتن، سر به راهی زن کردن زن خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تاهل
- تاهل
- ازدواج، زن خواهی، ازدواج کردن، زن کردن، زن گرفتن، عیال اختیار کردن
متضاد: تجرد، همسرداری، زناشویی، همسر گرفتن
متضاد: طلاق
فرهنگ واژه مترادف متضاد