بی جا بی جا بی خود، بی فایده، بیهوده، بی مناسبت، نابه هنگام، بی مورد، بی موقع، بی وقت، بی هنگام، نابجا، نادرست، ناروا، ناشایست، ناصواب، نامتناسب، نامناسب، ناموجه، ناواردمتضاد: بجا، روا، لامکان، بی مکان، نامتحیز فرهنگ واژه مترادف متضاد
برجا برجا ثابت، مستقرمتضاد: متزلزل، باقی، برقرار، پابرجا، پایا، پایدارمتضاد: ناپایدار فرهنگ واژه مترادف متضاد