نافرجامی نافرجامی بی پایانی بی انتهایی، شومی مشوومی، بدبختی بدعاقبتی: چون حاصل کار ماست نافرجامی تن در دادیم نیک در بدنامی. (کمال اسماعیل لغ)، بی اثری بیهودگی فرهنگ لغت هوشیار
نافرجامی نافرجامی حالت و چگونگی نافرجام. رجوع به نافرجام شود، بی پایانی. بی انتهایی. انجام نداشتن. پایان نداشتن، بدعاقبتی. بدسرانجامی. بی سرانجامی. فرجام نداشتن. بی سر و سامانی: چون حاصل کار ماست نافرجامی تن دردادیم نیک در بدنامی. کمال الدین اسماعیل لغت نامه دهخدا