معنی یواش
یواش
آهسته، آرام
تصویر یواش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با یواش
یواش
یواش
آهسته
فرهنگ واژه فارسی سره
یواش
یواش
آهسته، هموار، نرم، خفی
فرهنگ لغت هوشیار
یواش
یواش
آهسته، آرام، به نرمی
فرهنگ فارسی معین
چواش
چواش
آمارانتوس
فرهنگ واژه فارسی سره
شواش
شواش
پراکندگی تباهی
فرهنگ لغت هوشیار
لواش
لواش
نوعی نان بسیار نازک
فرهنگ فارسی عمید
گواش
گواش
کواش، صفت، گونه، طرز، روش
فرهنگ فارسی عمید
کواش
کواش
روش، طرز، گونه
فرهنگ لغت هوشیار
گواش
گواش
طرز روش
فرهنگ لغت هوشیار