معنی مناط
مناط
ملاک، میزان
تصویر مناط
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مناط
مناط
مناط
در آویختگی، پیچیدگی، گواه تزده (سند)
فرهنگ لغت هوشیار
مناط
مناط
درآویختن، آویختگی، تعلیق، جای آویختن، ملاک، سند، مقصد، مطلب
فرهنگ فارسی معین
مناط
مناط
اساس، بنیان، حجت، سند، ملاک، معیار، مبنا، آویختگی، آویزش، تعلیق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
منوط
منوط
باز بسته
فرهنگ واژه فارسی سره
منال
منال
یافتن
فرهنگ واژه فارسی سره
زناط
زناط
انبوهی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
حناط
حناط
کسی که جسد میت را حنوط کند
فرهنگ لغت هوشیار
سناط
سناط
کوسه کوسج، تنک ریش
فرهنگ لغت هوشیار
شناط
شناط
خوش آب و رنگ: زن
فرهنگ لغت هوشیار