نام حرف بیست و ششم از الفبای فارسی و از حروف معقوده، رجوع به ’گ’ شود، شکاف، درز: بیامد قلون تا بنزدیک در ز گاف در خانه بنمود سر، فردوسی، ظاهراً ’کاف’ صحیح است، مخفف شکاف، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، رجوع به کاف شود، لاف که سخنان دروغ و گزاف و لاطائل و تجاوز کردن از حد و اندازۀ خود باشد، (برهان)، اغراق