جدول جو
جدول جو

معنی گاری چی

گاری چی
رانندۀ گاری از وسایل نقلیه با گردونۀ دوچرخه یا چهار چرخه که به اسب یا الاغ می بندند و بیشتر برای باربری از آن استفاده می کنند
تصویری از گاری چی
تصویر گاری چی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گاری چی

گاری چی

گاری چی
کسی که گاری را میراند آنکه بوسیله گاری اشیا را حمل کند
گاری چی
فرهنگ لغت هوشیار

گاری چی

گاری چی
کسی که گاری میراند، دارندۀ گاری، آنکه با گاری اشیاء را حمل کند
لغت نامه دهخدا

گوری چی

گوری چی
دهی است از دهستان انگدان بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 255000 گزی جنوب کهنوج و 5000 گزی شمال راه مالرو انگدان به بیابان، کوهستانی و گرمسیر و سکنۀآن 200 تن و آب آن از رودخانه است، محصول آن خرما وشغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، مزرعۀ کمدارک جز و این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

گاریچی

گاریچی
دهی است از دهستان ستخواست بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در 50 هزارگزی باختر اسفراین، جلگه، معتدل، دارای 4 تن سکنه، زبان کردی، آب آن از قنات، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت است، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پاری نی

پاری نی
ژزف، شاعر غزلسرای ایتالیائی مولد او بوسی زیو بسال 1729م، / 1141 هجری قمری و وفات در 1799م، / 1213 هجری قمری وی اشعاری روان و دل انگیز دارد
لغت نامه دهخدا

دائی چی

دائی چی
دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 18هزارگزی باختر کرمانشاه و جنوب راه فرعی سراب به نیلوفر، دشت، سردسیر دارای 306 سکنه کُردی و فارسی زبان، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات دیمی و لبنیات، شغل اهالی آنجا زراعت، راه آن مالروست و تابستان بدانجا اتومبیل میتوان برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا