معنی کهن زاد کهن زاد کهنسال، پیر، برای مثال چنین گفت آن سخنگوی کهن زاد / که بودش داستان های کهن یاد (نظامی ۲ - ۱۲۳) کهنسال، پیر، برای مِثال چنین گفت آن سخنگوی کهن زاد / که بودش داستان های کهن یاد (نظامی ۲ - ۱۲۳) تصویر کهن زاد فرهنگ فارسی عمید