جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کدفت

کدفت

کدفت
کاسه سر: (بجان دوست که گر صد هزار سال بر آید نه ممکن است که سودا برون رود ز کدفتم) (نزاری قهستانی)
کدفت
فرهنگ لغت هوشیار

کدفت

کدفت
کاسۀ سر را گویند. (برهان) (آنندراج). جمجمه. (ناظم الاطباء) :
بجان دوست که گر صد هزار سال برآید
نه ممکنست که سودا بدررود ز کدفتم.
نزاری قهستانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

کوفت

کوفت
سیفلیس، آسیب، آزار، کنایه از هنگام نفرین یا توهین به کسی گفته می شود، زهر مار مثلاً کوفت! این قدر حرف نزن، بیماری، درد
کوفت
فرهنگ فارسی عمید

کلفت

کلفت
خدمتکار، کنیز، خادمه، زن پرستار درشت و ناهموار، گنده، زشت، ضخیم
کلفت
فرهنگ لغت هوشیار