جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فرحناک

فرحناک

فرحناک
خوشحال، دلگشا، شادمان، شادی افزا، فرح بخش، مسرور، نزهت بخش، نشاطآور، نشاطانگیز
متضاد: اندوهناک
فرهنگ واژه مترادف متضاد

فراحناک

فراحناک
فرحناک. (ناظم الاطباء). رجوع به فرحناک شود
لغت نامه دهخدا

فرناک

فرناک
نام پادشاه کاپادوکیه که پس از اسکندر در آسیای صغیر حکومتی تشکیل داد
فرناک
فرهنگ نامهای ایرانی

فرناک

فرناک
نام دو تن از پادشاهان خانوادۀ پُنت که پس از سلسلۀ اول فرمان روایان کاپادوکیه جانشین آنها شدند. از این دو پادشاه یکی فرناک اول است که بین سالهای 190 تا 169 قبل از میلاد سلطنت کرده و دیگر نوۀ برادر اوست که از سال 63 تا 47 قبل از میلاد فرمان روای کاپادوکیه بوده و معروف به فرناک دوم است. (از ایران باستان پیرنیا ص 2146 به بعد)
نام سردودمان پادشاهان کاپادوکیه که پس از اسکندر در آسیای صغیر حکومتی تشکیل دادند و متجاوز از 200 سال در آن دیار فرمان روایی داشتند. (از ایران باستان پیرنیا ص 2128 به بعد)
لغت نامه دهخدا

آرمناک

آرمناک
ارمنی، پسر هایکا، شخصی که ارمنیها نژاد خود را به او نسبت می دهند
آرمناک
فرهنگ نامهای ایرانی