معنی غلتبانی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با غلتبانی
غلتبانی
- غلتبانی
- غلتبان بودن. بی حمیت و دیوث بودن. قلتبانی. رجوع به غلتبان و قلتبانی شود
لغت نامه دهخدا
غلتبان
- غلتبان
- سنگی بشکل استوانه قریب نیم گز که آن را بر سطح بام غلتانند غلتک، بی حمیت دیوث
فرهنگ لغت هوشیار
غلتبان
- غلتبان
- سنگی به شکل استوانه که آن را روی بام های کاهگلی می غلتاندند تا کاهگل سفت شود، مردی که آلت دست زنش باشد
فرهنگ فارسی معین