معنی غرقگاه - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با غرقگاه
غرقگاه
- غرقگاه
- جای غرق شدن. آنجا که غرق شوند. غرقه گاه:
زین غرقگاه رو که نهنگ است بر گذر
زین سبزه زار خیز که زهر است در گیا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
غرقگه
- غرقگه
- جای غرق شدن. آنجا که غرق شوند. مخفف غرقگاه:
کآنان که ز غرقگه گریزند
زاندیشۀ باد رخت ریزند.
نظامی
لغت نامه دهخدا