معنی عذر داشتن
عذر داشتن
حیض بودن زن
تصویر عذر داشتن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با عذر داشتن
عذر داشتن
عذر داشتن
بهانه داشتن، حیض بودن (زن)، بهانه داشتن، حیض بودن (زن)
فرهنگ لغت هوشیار
عذر داشتن
عذر داشتن
معذور بودن، کنایه از حایض بودن است
لغت نامه دهخدا
حذر داشتن
حذر داشتن
پرواییدن
فرهنگ واژه فارسی سره
عار داشتن
عار داشتن
ننگ داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
حذر داشتن
حذر داشتن
محتاط بودن، پرهیز کردن، برحذر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تعذر داشتن
تعذر داشتن
دشوار شدن دشوار گردیدن، عذر داشتن امتناع ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
گذر داشتن
گذر داشتن
راه داشتن، عبور کردن
فرهنگ فارسی عمید
عار داشتن
عار داشتن
ننگ داشتن، شرم داشتن
فرهنگ فارسی عمید
عار داشتن
عار داشتن
ننگ داشتن از عار آمدن
فرهنگ لغت هوشیار