مریض و بیمار بستری: و او نیز رنجور و صاحب فراش بود. (تاریخ طبرستان). رکن الدین رنجور شد و صاحب فراش گشت و از حرکت عاجز ماند. (جهانگشای جوینی). ناگاه بعد از استحمام عارضه ای بر بدن او بازگشت که در خود گرانی می یافت و صاحب فراش گشت، شوهر، (اصطلاح فقه) در حدیث است: الولد للفراش و للعاهر الحجر، یعنی فرزند ازآن ِ پدر است و زناکار را خیبت و خسران
کسی که در وقت انعقاد نطفه یا هنگام تولد او در بعضی سیارات سعد مانند زحل و مشتری، قران صورت گرفته باشد، برای مِثال تا بگردون در کواکب را قران باشد همی / او بُوَد در دین و دنیا بی قرین صاحب قران (امیرمعزی - ۵۰۲)، کنایه از صاحب طالع نیک، نیک بخت، خوش اقبال. در قدیم منجمان این قران را به فال نیک می گرفته اند، کنایه از عظیم الشان، صاحب قرانی