معنی سهی سهی راست و بلند، برای مثال چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان / کآید به جلوه سرو صنوبرخرام ما (حافظ - ۳۸) تصویر سهی فرهنگ فارسی عمید
سهی سهی صفت سرو، راست، نام همسر ایرج پسر فریدون پادشاه پیشدادی، از شخصیتهای شاهنامه فرهنگ نامهای ایرانی
سهی سهی راست و درست را گویند عموماً و هر چیز راست رسته را خوانند خصوصاً. (برهان). راست عموماً و سروی که بغایت راست باشد خصوصاً. (غیاث) : بزد بر میان درخت سهی گذاره شد آن تیر شاهنشهی. فردوسی. رجوع به سرو سهی شود، تازه و نوچه و نوجان. (برهان) لغت نامه دهخدا