جدول جو
جدول جو

معنی چاهخانه

چاهخانه
چاه، برای مثال چون به پایان چاهخانه رسید / مرغ گفتی به آشیانه رسید (نظامی - ۶۷۵)، ته چاه
تصویری از چاهخانه
تصویر چاهخانه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چاهخانه

چاپخانه

چاپخانه
جای چاپ کردن اوراق و کتب، محلی با ماشین چاپ و دستگاه های حروف چینی برای چاپ کردن روزنامه و سایر اوراق، مطبعه
چاپخانه
فرهنگ فارسی عمید

چایخانه

چایخانه
محلی برای عرضه چای و نوشیدنی های معمولی دیگر و غالباً به همراه قلیان و غذا به مشتریان در مکان های عمومی
فرهنگ فارسی معین

چاهخانی

چاهخانی
دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر که در 12 هزارگزی جنوب باختر برازجان و یک هزارگزی شوسۀ برازجان به بوشهر واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 707 تن سکنه دارد، آبش از چاه محصولش غلات، تنباکو و خرما، شغل اهالی زراعت و راهش فرعی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

چاپخانه

چاپخانه
مطبعه. دارالطباعه. باسمه خانه. نام فارسی مطبعه و آن محلی است که کتابها را در آن چاپ میکنند. (لغات نو فرهنگستان). رجوع به چاپ شود
لغت نامه دهخدا

چارخانه

چارخانه
یک نوع پارچه. پارچه ای که دارای خطوط صلیبی رنگارنگ باشد. (ناظم الاطباء). پارچه ای که دارای نقوش مربعی شکل باشد. پارچۀ شطرنجی، هر کس که تجاوز از شأن وحد خود کند. (ناظم الاطباء) ، دیگ بزرگی که دارای چارخانه باشد. (ناظم الاطباء) :
نخواهد ماند آخر جاودانه
در این نه مطبخ این یک چارخانه.
نظامی
لغت نامه دهخدا