معنی جوشیره
جوشیره
نوعی آش آرد
تصویر جوشیره
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جوشیره
جوشیره
جوشیره
نوعی آش که از آرد سازند
فرهنگ لغت هوشیار
جوشیده
جوشیده
بجوش آمده غلیان یافته، حرارت یافته، فوران کرده، سر برآورده (کشت)
فرهنگ لغت هوشیار
جوشیده
جوشیده
به جوش آمده، جوش داده شده
فرهنگ فارسی عمید
جشیره
جشیره
جولاهه حائک
فرهنگ لغت هوشیار
جوشیر
جوشیر
نوعی آش که از آرد سازند
فرهنگ لغت هوشیار
نوشینه
نوشینه
نوشین، شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار
فرهنگ نامهای ایرانی
دوشیزه
دوشیزه
آنسه، خانم، باکره
فرهنگ واژه فارسی سره
پوشینه
پوشینه
جلد
فرهنگ واژه فارسی سره
دوشینه
دوشینه
منسوب به دوش (شب گذشته) دیشبی
فرهنگ لغت هوشیار