معنی جلا جلا تابش، درخشش، هر نوع مادۀ روغنی که اشیا و به ویژه فلزات را با آن درخشان می کنند، کنایه از روشنی چشم، دور شدن و کوچ کردن از وطن، چیزی که موجب روشنی چشم می شود تصویر جلا فرهنگ فارسی عمید
جلا جلا روشنگر، بسیار جلا دهنده، روشن کردن، افروختن، زدودن صیقل دادن، آواره شدن، جلا وطن، آوارگی فرهنگ لغت هوشیار