جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با جام کشیدن

کام کشیدن

کام کشیدن
به مراد و مقصود و آرزوی خود رسیدن، کامیاب شدن
کام کشیدن
فرهنگ فارسی عمید

جار کشیدن

جار کشیدن
مطلبی را با آواز بلند اطلاع دادن، کنایه از فاش کردن، جار زدن
جار کشیدن
فرهنگ فارسی عمید

کام کشیدن

کام کشیدن
مقصود خود را یافتن، بارزوی خویش رسیدن کامیاب شدن کام گرفتن: (کام وی را زان دهن خواهم کشید از دهان او سخن خواهم کشید) (محمد سعید اشرف)
کام کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

لام کشیدن

لام کشیدن
کشیدن خطی بصورت لام (ل) از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی کودکان و جز آنان برای دفع چشم زخم یا محبوبیت: سخنت چون الف ندارد هیچ چه کشی از پی قبولش لام ک (انوری لغ)
فرهنگ لغت هوشیار