معنی آزجو آزجو حریص، پرطمع، برای مثال نکوهیده باشد جفاپیشه مرد / به گرد در آزجویان مگرد (فردوسی - ۶/۳۴۰ حاشیه) تصویر آزجو فرهنگ فارسی عمید