جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نیم چکمه

نیم چکمه

نیم چکمه
نیم موزه چکمه کوتاه: (شیاع واکس که قندره ها و نیم چکمه ها و امثال آنها را رنگ میزند بزمان ناصر الدین شاه قاجار)
نیم چکمه
فرهنگ لغت هوشیار

نیم چکمه

نیم چکمه
چکمۀ کوتاه. (ناظم الاطباء). پوتین و چکمه ای که کمی از ساق پا را بپوشاند
لغت نامه دهخدا

نیم چهره

نیم چهره
نیم رخ، نوعی تصویر خیالی که دارای نصف صورت و یک چشم و یک بازو و یک دست و یک پا میباشد و آن یا نر است یا ماده: نر دارای دست و پای و چشم و دیگر اعضای راست و ماده دارای دست و پای و چشم و دیگراعضای چپ است و چون آن دو بهم متصل کنند شبیه شکل انسان کامل گردد و چنین پنداشته انند که چون آن دو را از هم جدا کنند هریک بریک پا دویده بشتاب و سراسیمگی مخاطرات بسیار ایجاد کند
فرهنگ لغت هوشیار

نیم چهره

نیم چهره
نیم چهر. نیم رخ. تصویری که نیمی از صورت را نشان دهد. رجوع به نیم رخ شود، نسناس. نیم چهر. رجوع به نیم چهر و رجوع به ناظم الاطباء و فرهنگ فارسی معین شود
لغت نامه دهخدا

نیم کله

نیم کله
نیم ساخته. ناتمام. (غیاث اللغات). در جنوب ایران - از جمله در سیرجان - آن را نیم کاله گویند. به معنی کار ناقص و به اتمام نارسیده و تمام نشده
لغت نامه دهخدا

نیم کره

نیم کره
نصفی از کرۀ زمین: نیم کرۀ شمالی. نیم کرۀ جنوبی.
- نیم کرۀ مغز، هر یک از دو قسمت چپ و راست مغز. (لغات فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا