معنی کنه کنه کَنِّه فتیلۀ چراغ، برای مثال کنه را در چراغ کرد سبک / پس در او کرد اندکی روغن (رودکی۱ - ۹۱) فتیلۀ چراغ، برای مِثال کنه را در چراغ کرد سبک / پس در او کرد اندکی روغن (رودکی۱ - ۹۱) تصویر کنه فرهنگ فارسی عمید