جدول جو
جدول جو

معنی فراخ دل

فراخ دل
فراخ آستین، برای مثال به جود تو که از او حرص تنگ حوصله شد / فراخ دل به مروت گشاده کف به عطا (مجیرالدین بیلقانی - ۱۸)
تصویری از فراخ دل
تصویر فراخ دل
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فراخ دل

فراخ دل

فراخ دل
پردل. بی باک، شکم باره و پرخور: مردی بود از بنی خزاعه نام او سلیمان بن عمرو و کنیتش ابوعینان. مردی فراخ دل و خورنده. (ترجمه تاریخ طبری)
لغت نامه دهخدا

فراخ دو

فراخ دو
مرکبی که راههای دور رود و گامهای بزرگ بردارد تیزرو: اسب فراخ رو
فراخ دو
فرهنگ لغت هوشیار

فراخ دو

فراخ دو
تیزرو. مرکبی که راههای دور رود و گامهای بزرگ بردارد: اسب فراخ دو. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به فراخ رو شود
لغت نامه دهخدا