جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ضمنا

ضمنا

ضمنا
در آن میان هم چنین نیز در میان مکتوب یا کلام در ضمن در طی، به طور اشاره به کنایه مقابل صریحا صراحه
فرهنگ لغت هوشیار

آمنا

آمنا
ایمان آوردیم گرودیم و براست داشتیم: متحسب آمنا و صدقنا سر از گریبان شرع بر آورد
فرهنگ لغت هوشیار

امنا

امنا
جمع امین، امینان، امانت داران، در منی فرود آمدن، جایی در راه، هنج، خون ریختن، آب دادن، زنهار دادن، معتمدان، استواران، کسانی که بر آنان اعتماد کنند
فرهنگ لغت هوشیار