جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شناساننده

شناسانیده

شناسانیده
نعت مفعولی از شناسانیدن. وقوف و اطلاع و معرفت داده شده. معرفی کرده شده
لغت نامه دهخدا

شناسانیدن

شناسانیدن
تعریف. تبصیر. شناساندن. (یادداشت مؤلف). معرفی کردن و معروف کنانیدن و شناختن فرمودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا