معنی تغازل تغازل عشق ورزیدن برای مثال بالله به چنین فصل مباح است نشستن / با طرفه غزالان ز پی عیش و تغازل (قاانی - ۵۱۴) تصویر تغازل فرهنگ فارسی عمید
تغازل تغازل بایکدیگر عشق برزیدن. (زوزنی). عشق ورزیدن. (دهار). با هم به غزل سخن گفتن و عشق ورزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تکلف غزل. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
تغافل تغافل خود را به غفلت زدن، خود را غافل وانمود کردن، چشم پوشی کردن و نادیده انگاشتن و اظهار بی خبری کردن، غفلت ورزیدن فرهنگ فارسی عمید