جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لیله

لیله

لیله
لیله در فارسی: یک شب یک شب، شب. یا لیله اسری. شب معراج پیغامبر
لیله
فرهنگ لغت هوشیار

لیله

لیله
شهری است به اندلس. جایی با نعمت بسیار و آبادانی و تجارت و هوای معتدل. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا

لیله

لیله
یکشب، شب.
- لیلهالاثنین، شب دوشنبه.
- لیلهالرقائب، شب رقائب.
- لیلهالقدر، شب قدر.
- لیلهالهریر، شب بانگ سگ. اشارت است به شب وقعۀ صفین و نیز به شب سوم جنگ قادسیه.
و رجوع به هر یک از مدخل ها در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا

لیله

لیله
ساقه ی گندم و جو و هر گیاه نورسته، لوله، قلمه، لوله ی آفتابه، لوله، نوزاد بعضی از حیوانات و پرندگان هم
فرهنگ گویش مازندرانی

لاله

لاله
گونه سرخ و گلگون، گلی که رنگهای گوناگون دارد و معروفترین آن لاله سرخ و صحرائی است، گلی به شکل جام و سرخ رنگ
لاله
فرهنگ نامهای ایرانی

بلیله

بلیله
درختچه ای از تیره کمبرتاسه نزدیک به تیره فرفیون که جزو رده دو لپه ییهای جدا گلبرگ است. این گیاه مخصوص نواحی حاره است و بومی هند میباشد. میوه های آن تقریبا ببزرگی یک بادام معمولی است ولی دارای تقسیمات عریضی پنج تایی میباشد (شبیه میوه باقلا) گوشت روی میوه که روی پوست دانه را پوشانده تلخ مزه و قابض است. پوست دانه اش بسیار سخت است و از مغز آن روغن مخصوصی میگیرند. بطور کلی میوه های این گیاه در تداوی مورد استفاده واقع میگردد بلیلج
فرهنگ لغت هوشیار