معنی لاولن - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لاولن
لاولن
- لاولن
- نه نرگز، کتاب جود توخالی زحرف لان باشد عطای تو به سراندرفزونتر از علن باشد، (سروش)
فرهنگ لغت هوشیار
لاولد
- لاولد
- بی فرزند بی بچه. لاولم. نه ونه: وزتو جواب بنده به لا ونعم شود زان پس که داد چرخ جوابش به لاولم. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار
لاوین
- لاوین
- نام ناحیتی سرحدی به مغرب ایران، (جغرافیای غرب ایران ص 135 - 136)
لغت نامه دهخدا
لاوون
- لاوون
- پادشاه ارمینیه، وی به سال 1383م، از حکمرانی رانده گشت و به اسپانیا پناه برد و به ولایت مجریط گماشه شد، (الحلل السندسیه ج 1 ص 346)
لغت نامه دهخدا
لاولد
- لاولد
- مُرَکَّب اَز: لا به معنی نه + وَلد به معنی فرزند، بی فرزند. بی اولاد. بی بچه
لغت نامه دهخدا
لاون
- لاون
- الطرسوسی نام حکیمی از حکمای عهدفترت بین بقراط و جالینوس، (عیون الانباء ج 1 ص 36)
لغت نامه دهخدا