جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کفلگاه

کفلگاه

کفلگاه
سرین. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) :
کفلگاه شیران بر آرم بداغ
ز پیه نهنگان فروزم چراغ.
نظامی.
سرین گوزن و کفلگاه گور
به پهلوی شیران درآورده زور.
نظامی.
بر کفلگاه گور شد تیرش
بوسه بر خاک داد نخجیرش.
نظامی (هفت پیکر ص 108)
لغت نامه دهخدا

کفلگه

کفلگه
کفلگاه:
روباه وار برپی شیران نهند پی
تا آید از کفلگه شیران کبابشان.
خاقانی.
و رجوع به کفلگاه شود
لغت نامه دهخدا

کلگاه

کلگاه
دهی از دهستان فعله کری است که در بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 375 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

تفرگاه

تفرگاه
جای تفرج گردشگاه جایی که شادمانی آورد جای کشت و گذارمانند باغ و مرغزار و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار