نیزه ای کوتاه که بدان شکار کنند. (منتهی الارب). نیزه ای خُرد. یا عام است. (منتهی الارب) (آنندراج) : بر اثر ایشان صدوسی غلام... بگذشتند، با سه سرهنگ سرای و سه علامت شیر، و طِرادها برسم غلامان سرای بر اثر ایشان. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 272). فرمود تا طرادها غلامان سرای از دور بزدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 344)
کشتی خرد شتابرو. (منتهی الارب) (آنندراج). سخت راننده، قایق (بیضی شکل بخلاف قُفَّه که مدور است) ، جای فراخ. سطح هموار وسیع، آنکه قرائت را بر مردمان دراز کند که گویا طول قرائت مردمان را میراند. (منتهی الارب) (آنندراج). من یطول علی الناس القراءه حتی یطردهم. (اقرب الموارد) ، روز دراز. (منتهی الارب) (آنندراج)
ابن دُبیس الاسدی. از فرمانروایانی بود که فرمانروائی جزیره دبیسیۀ (نزدیک خوزستان) را از پدران خویش بطریق ارث داشته، منصور بن حسین الاسدی را با وی محاربه ای پیش آمد و از این رو در امرفرمانروائی او سستی رخ داد و از جزیره مزبوره بیرون شد، و مدتی نگذشت که پس از آن محاربه بسال 418 هجری قمری جهان را بدرود کرد. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 446) ابن محمد بن علی الهاشمی الزینبی البغدادی العباسی الهاشمی. وفات وی بسال 491 هجری قمری بوده. او راست: کتابی به نام عوالی که معروف است به عوالی ابوالفوارس. (کشف الظنون ج 2)