جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شاهد حال

شاهد عادل

شاهد عادل
شاهد راست گو که به گفته اش بتوان اعتماد کرد، شاهِدِ مُعتَمِد
شاهد عادل
فرهنگ فارسی عمید

اهل حال

اهل حال
واقفان بر رازها و چگونگی چیزها، زنده دل، خوش گذران
اهل حال
فرهنگ فارسی عمید

شاه خال

شاه خال
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن، دارای 780 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن برنج و ابریشم و چای است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

شاه کال

شاه کال
کاج باشد و آن را لوچ نیز گویند و بعربی احول خوانند، (فرهنگ جهانگیری)، بمعنی کاج است که بعربی احول گویند، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، لوچ و آن کژ چشم است که یکی را دو بیند، (از آنندراج)، دوبین، لوچ، کاژ، کژبین
لغت نامه دهخدا