معنی خوش گام - فرهنگ فارسی عمید
معنی خوش گام
- خوش گام
- خوش رفتار، ویژگی آنکه با مردم به خوش خویی و مهربانی رفتار می کند، ویژگی انسان یا حیوانی که که خوب راه می رود
تصویر خوش گام
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خوش گام
خوش نام
- خوش نام
- ویژگی کسی که میان مردم به نیک نامی و درست کاری معروف شده باشد، نیک نام
فرهنگ فارسی عمید
خوشگام
- خوشگام
- اسب خوشرفتار. (برهان قاطع). اسب راهوار نیکورفتار. (ناظم الاطباء) :
آباد بر آن بارۀ میمون همایون
خوش گام چو یحموم و ره انجام چو دلدل.
عبدالواسع جبلی.
پرچم نصرت نمود لشکر سلطان چرخ
در جل زرین کشید ابلق خوشگام صبح.
خاقانی
لغت نامه دهخدا