معنی جان افشانی جان افشانی جان فشانی، برای مثال سعدیا هرکه ندارد سر جان افشانی / مرد آن نیست که در حلقۀ عشاق آید (سعدی۲ - ۴۴۷) تصویر جان افشانی فرهنگ فارسی عمید
جان افشاندن جان افشاندن جان فشانی کردن، جان دادن، مردنجان دادن، جان خود را در راه کسی فدا کردن، جان فشاندن فرهنگ فارسی عمید
دانه افشانی دانه افشانی عمل دانه افشان. دانه پاشیدن. پراکندن دانه: در گل شوره دانه افشانی برنیارد مگر پشیمانی. نظامی. ، نثار کردن و پراکندن قطعات احجار کریمه یا مروارید و جز آن لغت نامه دهخدا