جدول جو
جدول جو

معنی جان افشانی

جان افشانی
جان فشانی، برای مثال سعدیا هرکه ندارد سر جان افشانی / مرد آن نیست که در حلقۀ عشاق آید (سعدی۲ - ۴۴۷)
تصویری از جان افشانی
تصویر جان افشانی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جان افشانی

جان افشاندن

جان افشاندن
جان فشانی کردن، جان دادن، مردن
جان دادن، جان خود را در راه کسی فدا کردن، جان فشاندن
جان افشاندن
فرهنگ فارسی عمید

دانه افشانی

دانه افشانی
عمل دانه افشان. دانه پاشیدن. پراکندن دانه:
در گل شوره دانه افشانی
برنیارد مگر پشیمانی.
نظامی.
، نثار کردن و پراکندن قطعات احجار کریمه یا مروارید و جز آن
لغت نامه دهخدا

جانفشانی

جانفشانی
عمل جان فشاندن فدا کردن جان، زحمت سخت کوشش بسیار
جانفشانی
فرهنگ لغت هوشیار