معنی مجامله گر - فرهنگ فارسی عمید
معنی مجامله گر
- مجامله گر
- چرب زبان، آنکه با سخنان خوش و شیرین مردم را به خود راغب و مهربان سازد، شیرین زبان، خوش سخن، چاپلوس، متملق
تصویر مجامله گر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مجامله گر
مجامله گر
- مجامله گر
- چاپلوس، متملق، مداهنه گر، زبان باز، چرب زبان، مجامله کار، زبان به مزد، مجیزگو
فرهنگ واژه مترادف متضاد
معامله گر
- معامله گر
- سوداگر. بازرگان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مجامله کار
- مجامله کار
- چربزبان چاپلوس کسی که چرب زبانی و تملق بکار برد
فرهنگ لغت هوشیار