معنی گیتی پسند - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گیتی پسند
گیتی پسند
- گیتی پسند
- دنیاپسند. جهان پسند. که مورد پسند گیتی قرار گیرد:
هر آوازه کان شد به گیتی بلند
از اندازه ای بود گیتی پسند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
گیتی پسندی
- گیتی پسندی
- پسندیدن گیتی محبوب شمردن جهان، مورد پسند جهانیان واقع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
گیتی پسندی
- گیتی پسندی
- عمل گیتی پسند. پسندیدن گیتی و دنیا
لغت نامه دهخدا
نیکی پسند
- نیکی پسند
- طالب خیر:
چو می خواهی ای مرد نیکی پسند
که نامی برآری به نیکی بلند.
نظامی.
قدیم نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقش بند.
سعدی
لغت نامه دهخدا