جدول جو
جدول جو

معنی غیبستان

غیبستان
عالم غیب، برای مثال زان که نیم او ز عیبستان بده است / وآن دگر نیمش زغیبستان بده ست (مولوی - ۳۰۵)
تصویری از غیبستان
تصویر غیبستان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غیبستان

غریبستان

غریبستان
جای غریبان، خانۀ غربا، قَبرِستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد
گورِستان، وادی خاموشان، مَقبَره، گورسان، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن، سُتودان، برای مِثال تا که در منزل حیات بُوَد / سال دیگر، که در غریبستان؟ (سعدی۲ - ۶۶۲)
غریبستان
فرهنگ فارسی عمید

غریبستان

غریبستان
خانه بی کسان بی کس کده، گورستان محل غریبان خانه غرباء، گورستان مقبره
فرهنگ لغت هوشیار

سیبستان

سیبستان
دهی است جزء دهستان قشند بخش کرج شهرستان تهران. دارای 559 تن سکنه. آب آن ازچشمه سار. محصول آنجا غلات، باغات، میوه و عسل است
لغت نامه دهخدا

غریبستان

غریبستان
محل غریبان. جای غربا، گورستان. مقبره:
قافله بازآید اندر شهر بی دیدار ما
ما به تیغ قهر حق کشتۀ غریبستان شویم.
سنائی.
تا که در منزل حیات بود
سال دیگر که در غریبستان ؟
سعدی
لغت نامه دهخدا