نوعی از تصویر که بسیاهی کشند و هیچ رنگ آمیزی نداشته باشد و آن اکثر خاصۀ فرنگ است. (غیاث اللغات) (آنندراج) : گشتیم قطعه قطعه گلستان هند را چون گلشن سیاه قلم رنگ و بو نداشت. اشرف (از آنندراج). ، معشوق ملیح. (غیاث). معشوق سبزفام. (آنندراج). رجوع به سیه قلم شود
نقش تصویری که رنگ آمیزی نداشته باشد همین از سیاهی کشیده باشند و بس وزمینش نباتی رنگ باشد یا سفید و آن خاصۀ فرنگ است، معشوق سبزفام. (آنندراج) : حق را چه تلف شود کرم ها در هند از این سیه قلم ها. درویش واله هروی (از آنندراج). رجوع به سیاه قلم شود