معنی خوازه گر - فرهنگ فارسی عمید
معنی خوازه گر
- خوازه گر
- خواستگار، برای مثال می رسیدش از سوی هر مهتری / بهر دختر دم به دم خوازه گری (مولوی۱ - ۸۵۸)
تصویر خوازه گر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خوازه گر
خوازه گر
- خوازه گر
- خواهنده. خواهشگر. (غیاث اللغات) (آنندراج) :
میرسیدش از سوی هر مهتری
بهر دختر دمبدم خوازه گری.
مولوی
لغت نامه دهخدا
پروازه گر
- پروازه گر
- کسی که زرورق میسازد، کسی که ورق طلا و نقره را بر روی پوست میچسباند
فرهنگ لغت هوشیار