پاک روز پاک روز روز روشن: چنان کن که چون بردمد پاک روز پدیدآید از چرخ گیتی فروز، فردوسی، نیاسود تیره شب و پاک روز همی راند تا پیش کوه اسپروز، فردوسی لغت نامه دهخدا
چاک روز چاک روز کنایه از سپیدۀ صبح، برای مِثال کنون می گساریم تا چاک روز / چو رخشان شود تاج گیتیفروز (فردوسی - ۶/۵۱۳) فرهنگ فارسی عمید
پاک روس پاک روس فرزند ارد دوم، پادشاه اشکانی. او دیرزمانی با رومیان در نبرد و همیشه فائق بود لیکن عاقبت در سال 38 قبل از میلاد بدست وانتی دیوس کشته شد لغت نامه دهخدا
پاک رو پاک رو پارسا، نجیب، عفیف، خوش رفتار، نیک رفتار، آنکه روش خوب دارد، برای مِثال جوانی پاک باز و پاک رو بود / که با پاکیزه رویی در کِرو بود (سعدی - ۱۴۸)، هر دوست که دم زد از وفا دشمن شد / هر پاک رویی که بود تردامن شد (حافظ - ۱۰۹۹)نیکو رو، زیبا، پاک چهر فرهنگ فارسی عمید
