معنی استانیدن استانیدن اِستانیدَن ایستاندن، برای مثال مرکب استانید و پس آواز داد / آن سلام و آن امانت باز داد (مولوی - ۱۰۰) ایستاندن، برای مِثال مَرکب استانید و پس آواز داد / آن سلام و آن امانت باز داد (مولوی - ۱۰۰) تصویر استانیدن فرهنگ فارسی عمید