جدول جو
جدول جو

معنی اردی

اردی
اردیبهشت، برای مثال دی و اردی و بهمن و فرودین / همیشه پر از لاله باشد زمین (فردوسی - مجمع الفرس - اردی)
تصویری از اردی
تصویر اردی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اردی

اردی

اردی
قریه ای است جنوب ابرقوه بمسافت سه فرسنگ. (فارسنامه)
لغت نامه دهخدا

اردی

اردی
مخفف اردی بهشت باشد. (جهانگیری). و آن نام ماه دویم است از سال شمسی. (برهان) :
دی و بهمن و اردی و فرودین
همیشه پر از لاله بینی زمین.
فردوسی (از جهانگیری).
لغت نامه دهخدا

اردو

اردو
ترکی سپاه بسیجیده، لشگرگاه، نام زبان مردم پاکستان و هند مجموع سپاهیان با تمام لوازم که بجانبی گسیل دارند مجموع قشون و لوازم او در سفر، لشکر گاه اردوگاه، محلی که ورزشکاران یا پیشاهنگان برای تمرین یا تفریح گرد آیند، زبان معمولی در پاکستان و بخشی از هندوستان
فرهنگ لغت هوشیار

اردک

اردک
ترکی مرغابی چارتابی (گویش گیلکی) سیکا (گویش مازندرانی) نوعی از طیور از راسته پا پرده داران که از رده کاریناتها است. انگشتان پایش توسط غشایی بهم متصلند (برای سهولت شنا در آب) و نوکش دارای تیغه های عرضی برای قطع کردن واره کردن علفها و سایر موارد غذائی میباشد. نژادهای مختلف دارد که از حیث جثه و رنگ و نیروی پرواز با هم متفاوتند. گوشت اردک حل و لذیذ است و مانند دیگر پرندگان خانگی نگهداری میشود
فرهنگ لغت هوشیار