جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لعاب الحیه

لسان الحیه

لسان الحیه
سرخس خونبند، گیاه مار زبان گونه ای سرخس که در تمام نقاط مرطوب و معتدل فراوان است و هر پایه اش دارای دو برگ است یکی گسترده و دیگری بصورت ساقه که هاگدانها بصورت سنبله ای بر روی آن قرار گرفته اند. از انساج این گیاه برای بند آوردن خون و التیام جراحات و بعنوان قابض استفاده میشود، مار زبان
فرهنگ لغت هوشیار

لسان الحیه

لسان الحیه
مارزبانک. مارزبان. از انواع سرخسها و در تمام نقاط مرطوب و معتدل فراوان است و هر پایۀ آن دارای دو برگ است که یکی گسترده و دیگری بصورت ساقه ای است که هاگدانها مانند سنبله ای بر روی آن قرار گرفته اند. برای بند آوردن خون و التیام جراحات و به عنوان قابض به کار میرود. (گیاه شناسی گل گلاب ص 169)
لغت نامه دهخدا

لعاب المنیه

لعاب المنیه
نام شمشیر ابی حیه النمیری. (البیان و التبیین ج 2 ص 181)
لغت نامه دهخدا

عنب الحیه

عنب الحیه
نوعی رستنی باشد که آن را فاشرا و کبر گویند. (از ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به فاشرا شود
لغت نامه دهخدا