معنی تاویدن تصویر تاویدن تاویدنتاویدَن تابیدن٣، برای مثال او مرا پیش شیر بپسندد / من نتاوم بر او نشسته مگس (رودکی - ۵۰۳)تابیدن٣، برای مِثال او مرا پیش شیر بپسندد / من نتاوم بر او نشسته مگس (رودکی - ۵۰۳) فرهنگ فارسی عمید