جدول جو
جدول جو

معنی بشنیز

بشنیز
برنجاسف، گیاهی خودرو با ساقۀ راست و سفید و برگ های بریدۀ سبز و قزمز که مصرف دارویی دارد
تصویری از بشنیز
تصویر بشنیز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بشنیز

بشنیز

بشنیز
بشنیزه است که آنرا بوی مادران گویند. (برهان) (فرهنگ نظام). بومادران. (ناظم الاطباء). گیاهی است که در تداوی بکار برند و آنرا بوی مادران و بوماران گویند. (از مؤید الفضلاء). گیاهی است که آنرا بومادران گویند و برنجاسب نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (از سروری). علفی است برای دوا استعمال میشود و آنرا بوی مادران گویند و در عربی برنجاسب وبرنجاسف گویند. (از شعوری ج 1 ورق 166 و 196). گیاهی است که در تداوی بکار برند. (شرفنامۀ منیری). گیاهی باشد که در دوا بکار برند و او را بومادران و برنجاسب نیز گویند. (جهانگیری). و رجوع به بشنیزه شود
لغت نامه دهخدا

بشنین

بشنین
نیلوفر نیل گلی است مانند نیلوفر که پیوسته در آب باشد و در مصر روید. دارای ساقه های باریک و بلند و برگهای پهن و گلهای سفید و در سر آن غوزه ای کوچک شبیه بخشخاش وجود دارد
فرهنگ لغت هوشیار

گشنیز

گشنیز
گیاهی است از تیره چتریان که علفی و یکساله است. برگهایش شبیه جعفری و بی کرک میباشد و در نواحی بحرالرومی و آسیا (از جمله ایران) می روید و چون جزو سبزیهای خوراکی است بدین منظور کشت میشود. گلهایش سفید مایل بصورتی و دارای آرایش چترهای مرکب در انتهای ساقه میباشد. ارتفاع این گیاه تقریبا به نیم متر میرسد. ساقه اش راست و شفاف و کم و بیش خط دارد و برگهایش متناوب و در قسمت انتهایی ساقه دارای بریدگیهای رشته یی بسیار ولی در قاعده ساقه تقریبا کامل و دارای بریدگیهای نوک تیز است. میوه اش دو فندقه و بیضوی شکل مایل برنگ زرد و دارای بوی نامطبوع شبیه بوی ساس است. میوه گشنیز که در تداول عامه بنام دانه یا تخم گشنیز نامیده میشود مقوی معده و محرک و بادشکن و معرق است کزبره کسبره جلجلان. یا آش گشنیز. آشی که در آن گشنیز کنند. یا گشنیز پلو. پلوی که در آن گشنیز کنند. یا گشنیز کوهی. تخم مخلصه، (بازی گنجفه ورق) ورقی که خالهای آن بشکل برگ گشنیز است
فرهنگ لغت هوشیار

گشنیز

گشنیز
گیاهی است یک ساله با گل های سفید و چتری، از سبزی های خوردنی که مزه آن تند است، ورقی دربازی که خال های آن شبیه برگ گشنیز است، خاج
گشنیز
فرهنگ فارسی معین

گشنیز

گشنیز
گیاهی یک ساله با گل های سفید چتری و دانه های خوش بو که خام و پختۀ آن خورده می شود
فرهنگ فارسی عمید

کشنیز

کشنیز
گشنیز، گیاهی یک ساله با گل های سفید چتری و دانه های خوش بو که خام و پختۀ آن خورده می شود
کشنیز
فرهنگ فارسی عمید

بونیز

بونیز
ژوبین، و آن نیزۀ کوچکی بود که سر آن دو شاخ دارد، (آنندراج)، نیزۀ کوتاه و ژوبین، (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا