جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شلفینه

شلفینه

شلفینه
شلفه. (ناظم الاطباء). شرم زنان را گویند و به ضم اول هم گفته اند. (آنندراج) (برهان). بمعنی شلفیه است. (فرهنگ جهانگیری). رجوع به شلفه و شلفیه شود
لغت نامه دهخدا

الفینه

الفینه
آلت مردی. (فرهنگ جهانگیری) (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری). آلت تناسل و آنرا الفیه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) :
حکیم نورده را علتی پدید آمد
که راحت از سر الفینۀ کلان باشد.
سوزنی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

شلفیه

شلفیه
شرم زن. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج) (از انجمن آرا) (از برهان). رجوع به شلفه و شلفینه شود، نام دو تن هرزه کار که در قوت شهوانی مشهور بوده اند. (آنندراج) (انجمن آرا) :
شد ز جان شلفیه غلام او را
نخورد الفیه تمام او را.
انوری
لغت نامه دهخدا