معنی خرشاد خرشاد خورشید، کره ای سوزان و گازی که زمین و سیارات دیگر منظومۀ شمسی دور آن می گردند و از آن کسب نور و حرارت می کنند، آفتاب تصویر خرشاد فرهنگ فارسی عمید
خرشاد خرشاد خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی
خرشاد خرشاد خرشا. آفتاب. خورشید. (ناظم الاطباء) (از برهان قاطع) : گشته از فیض تابش خرشاد کوه در سبز و بوم و بر آباد. روحانی (از فرهنگ جهانگیری) لغت نامه دهخدا
خرشید خرشید خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی
خرداد خرداد کمال، رسایی، نام فرشته نگهبان آب، نام ماه سوم از سال شمسی، روز ششم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پنج تن بزرگان درگاه قباد پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی