چهارقب، برای مثال هر شاه بیت من که در این طرز گفته ام / شاهان به گرد چارقب زر نوشته اند (نظام قاری - لغتنامه - چارقب)، دامن آلوده مکن چارقب هستی را / جامۀ عاریه را پاک نگه باید داشت (شفیع اثر - لغتنامه - چارقب)
چارتکه گونه ای جامه ویژه مهان و فرماندهان پارسی است نوعی از لباس پادشاهان و امرا: (دامن آلوده مکن چارقب هستی را جامه عاریه را پاک نگه باید داشت) (شفیع اثر) توضیح این کلمه را مولف غیاث ترکی دانسته ولی در فرهنگ نظام (قب) عربی (پاره های درون جیب پیراهن) محسوب شده و همین صحیح مینماید. برخی (چارقد) را محرف همین کلمه دانند
پوشش مخصوص سلاطین توران. (آنندراج). نوعی از لباس امراء. (غیاث) : هر شاه بیت من که در این طرز گفته ام شاهان به گرد چارقب زر نوشته اند. نظام قاری. چارقب را بپادشاهی رخت کوس اقلیم پنجگانه زدند. نظام قاری. دامن آلوده مکن چارقب هستی را جامۀ عاریه را پاک نگه باید داشت. شفیع اثر (از آنندراج)
مخفف چادرشب. پارچۀ بزرگ چهارگوشی که رخت خواب در آن بندند و زنان ده چون چادر بسرافکنند. چادر شب: نازکت چارشب اولیست که بالا افکن چون درشت است و قوی میرسدت ز آن آزار. نظام قاری. گاه گردد سپیج سر در شب و ربود چارشب مدانش عار. نظام قاری. وجب وجب همه شب چارشب بپیمایم چه صرفها که مرادر نهالی عزبیست. نظام قاری