جدول جو
جدول جو

معنی جادوپرست

جادوپرست
جادوگر، برای مثال ز جادو سخن هرچ گویند هست / نداند جز از مرد جادوپرست (فردوسی - ۷/۲۲۸)
تصویری از جادوپرست
تصویر جادوپرست
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جادوپرست

قابوپرست

قابوپرست
ظالم و جفاکار که منتظر فرصت باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

بادپرست

بادپرست
پرستندۀ باد. مجازاً، هوی پرست. هوسباز:
پیش آن بادپرستان بشکوه
کوه ثهلان شوم انشأاﷲ.
خاقانی، معرف را نیز گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). معرف که بادفروش نیز گویند. رجوع به بادپران، بادفروش، بادخان و بادپر شود، جای گذار باد در فراز و نشیب، اعنی بادگیر. (صحاح الفرس). خانه ای را گویند که بادگیر داشته باشد که باد در آن درآید. (آنندراج). رجوع به بادپروا، بادخن، بادخان و بادگیر شود:
برگذار حملۀ او بوقبیس
تودۀ خاکی شمر در بادخوان.
اثیر اخسیکتی (از آنندراج: بادپروا)
لغت نامه دهخدا